بچه حزب اللهی

... پراکنده نویسی های یک بچه حزب اللهی

بچه حزب اللهی

... پراکنده نویسی های یک بچه حزب اللهی

آخرین مطالب
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عج» ثبت شده است

همین جوری نوشت ...

يكشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۰، ۰۲:۲۲ ق.ظ

 

دوکوهه

...

اصلا انگار دلم هیچ به دنبال تو نیست ....صبح تا به شبم را مرور می کنم ....همه و همه را .... چقدر جالبست حجم بودن من چقدر بیشتر است از نبودن تو ... راست می گویم که بدانی و می دانم که می دانی ... من دگر آن نوکر خوب و قدیمی نیستم و این منم آن که یدک می کشد اسم نوکری تو را ....نگاه دیگران را به تماشای بچه حزب اللهی ...این نبودنت در من سخت گرفتارم کرده ....وقتی میان هجوم افکارم دستی به صورت می کشم و متوجه محاسن صورتم می شوم بیشتر به فکر می روم که ای داد این همان کودک خردسال مکبر نماز مسجد است !؟ ای بابا ...! چه زود بزرگ شد ....چه قدر ....به ساعت روی دیوار نگاه ....چه قدر زود دارد دیر می شود ... وباز تکرار می کنم "دارد جوان سینه زنت پیر می شود " ...من ...من ... من ... مخلص کلام می نویسم "د ی د ا ر " من که توان ندارم ... تو بیا فاصله ها را بردار ... .

" عازم هستم و مدتی نخواهم بود  ...محتاج دعایتان ... .

راستی یادم رفت " للحق " .