اذن سلطان
با اذن حضرت مادر سلام الله علیها اولین کلیپ رو بارگذاری کردم ان شالله پس از تهییه و بارگذاری سایت جدید دات ای ار فایل ها بصورت مستقیم و با قابلیت نمایش بار گذاری می شود ان شا الله .
با اذن حضرت مادر سلام الله علیها اولین کلیپ رو بارگذاری کردم ان شالله پس از تهییه و بارگذاری سایت جدید دات ای ار فایل ها بصورت مستقیم و با قابلیت نمایش بار گذاری می شود ان شا الله .
بسم الله
القصه
ان وعدالله حق
مرا ببر و تعلیمم بده و برم گردان تا در سپاه آخرین سردار "عابس "شوم و پیرهنم را به باد دهم تا ببرد خبر وصل مرا کو به کو و زمین گیر شود در مقابل زینبیه ای که کودکیم را در آن به نوجوانی و جوانی رساندم چو خوش است لحظه ای که فریاد زنم . اجننی حب الحسین ع.
من امید به غیر از تو ندارم یا باب نجات الامه .
یا سیوف خذینی .
والسلام .محسن قلی پور 18/9/93
...
نوشته بود خواهی نشوی رسوا
همرنگ جماعت شو
...
نوشتم
خواهی نشویی همرنگ رسوای
جماعت شو
.
.
.
رسوایی ده نمکی را دوست ندارم
اما شیخ رسوا را چرا ....
پراکنده نویسی است دیگر خرده مگیرید
.
.
.
دم افطار نشستم بنویسم
عطش ... توبه .... العفو ...دعا
ناگهان جمله ای روضه همه اش را بهم ریخت
...
طفل رباب نخورده آب.
دعا کنید
وب هیئت عقیله العرب سلام الله علیها http://zeinabeyeh.blog.ir
بهشت زهراست جای علی ....
... وقتی خبر رسید که شهدا جشن استقبال گرفته اند برای علی خلیلی (رضوان الله ) اندیمشک بودم ...پنجشنبه شده و دوربین به دست بهشت زهرا (س) ی تهران
القصه
یادم هست رسید ه بود دوسال پیش کار بجایی که ....بیمارستانهای زیادی جایی برای علی نداشتند .... یا بعد از آن میان خیلی ها که آن روز جایی داشتند و الان جایگاهی ... علی جایی نداشت ....
اصلا.انگار طریق آنان که ذلت نمیپذیرند عاقبت کار به خانه ی حضرت زهرا س ختم میشود .
آری بهشت زهرا است جای علی .
پنجره ی همیشه باز افکارم را، روزمرگی اینروزها آنقدر درهم تنیده ، که راه را بر عبور اندیشه های نو بنیاد بسته است و من هنوز به آن روزنه های کوچک امیدوارم...
می روم بی خبر این بار خیالت راحت ... تو بمان با دگران یار خیالت راحت ... زین به بعد همدم تنهایی من... فقط این کاغذ و خودکار خیالت راحت...میروم خانه به خانه خیالت راحت... سرم آشفته ز شانه خیالت راحت ... با تو من چشم دلم واشده است ... چشم من کور زغیر تو خیالت راحت...می روم دیده ی گریان خیالت راحت ... گشته ام پیر زهجران خیالت راحت ... گفته بودم که من نوکر بی مقدارم ... می روم از رد دید تو خیالت راحت...می روم از سر کوی تو ولیکن آقا ... همه جای بوی شما هست خیالت راحت ... آری من عبد گنه کار و کریهم اما ... قصه ی مال بد و ریش خیالت راحت
خیالت راحت ...
.
راستش
نه دست را توان قلم گرفتن هست و نه پای قلم به صفحه ی کاغذ میلی دارد... حال هم سکوت را در آغوش گرفته ام و با سر انگشتم روی خاک ها مینویسم و پاک میکنم .... بچه حزب اللهی ... پیشانیم پر است از دست انداز های جاده ی روز گار و کاش کالبد ظرف من و ظرف زمان با هم سر سازش داشت ...
و ای تو زمان :ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی ... تو بمان دگران وای به حال دگران .
خود نیز دوست داشتم در این بازار داغ انتخابات چرخی بزنم ...لیک ندای " از جلو نظام " را باید لبیک گفت و رخت خدمت مقدس به تن کرد ...
التماس دعا .... تا بعد از خدمت به شرط بقا .
ا
این روزها که تب جشن انقلاب حرارت گرفته و صدای سرود بوی گل سوسن و یاسمن طنین انداز رسانه ی ملی است شک ندارم که همه ی مان لاحول ولاقوه الا بالله می خوانیم برای علمدارن واقعی حضرت روح الله و صد البته شاکریم که ثانیه های عمرمان عابر کوچه های نهضت حضرت خون خداست و و المنت لله که امیر قافله مان حضرت ماه است ... شکر
بران شدم کمی بنویسم و بار لغاط (لغات)در ذهنم را ،کمی به شانه های این صفحه ی تازه مجروح بگذارم
القصه. ..
نخستین اس ام اس تبریک دهه فجر برایم آمد وجای لبخند، تلخی کامم را به همراه داشت... وقتی دیدم اس ام اس های تبریک دهه فجر رنک طعنه و قیاس انقلاب با گوشت و مرغ و براید 17 میلیونی گرفته.... می دانم این تراوشات پیامکی ، زایمان افکار غفلت زدگانیست که حتی زبانشان هم به نرخ روز می چرخد چه برسد به نان و زندگیشان... فشار و تورم و ضعف اقتصادی که ماحصل هزاران دلیل و مدلول و کمکاری .... است یک جواب دارد و انهم "اقتصاد مقاومتیست" . و الخ...
. پی نوشت : ایستادند تا سیلی از نامردنخوریم .... نمی دانستند غصه ی ما "خوردن "است
پی نوشت 2 :نان نمی خورم. .کوشت و مرغ و براید هم نمی خواهم... تو مرا بخواهی هم ابم هست هم نانم..... عجل لولیک...
---
بسوزان هر طریقی می پسندی ....