امام خمینی(ره): جلوگیرى از فساد، اختناق و مخالف آزادى نیست
شنبه, ۴ تیر ۱۳۹۰، ۰۷:۵۴ ق.ظ
به گزارش جهان، امام خمینی(ره) روز چهارم آبان ماه سال ۵۸ سخنرانى پرمعنایی
درباره "مرز اختناق و آزادى" کردند که هرگز غبار تاریخ بر روی آن ننشسته
است.
سخنان امام راحل از سال ۸۸ و همزمان با ادعاهای ضدانقلاب داخلی و منحرفین درباره "آزادی" بار دیگر نو و تازه شده است؛ انگار که امام(ره) در واکنش به ادعاهای این جریان ها سخن گفته اند.
ایشان در آن سخنرانی در در جمع دبیران انجمن اسلامى آذربایجان شرقى (اصلاح فرهنگى)، مرز اختناق و آزادى را این گونه تشریح می کنند: اختناق این است که قلمهایى که بخواهند به نفع یک کشورى، به نفع کشور شما، به نفع اسلام شما، به نفع ملت شما، به کار برود جلویش را بگیرد. اگر چنانچه یک چیزى که بر ضرر جامعه ما هست، بر ضرر نهضت ما هست، بر ضرر کشور ما هست، توطئه در کار باشد، جلویش را بگیرند، این اسمش اختناق نیست. این اسمش جلوگیرى از فساد است. این دو تا را باید این دو مرز را از هم جدا کرد. جلوگیرى از فساد، آزاد قرار ندادن جوانها را در اینکه در این مراکز فحشا وارد بشوند، هروئینى بشوند، تریاکى بشوند، به فحشا وارد بشوند، قمار باز بشوند، و امثال ذلک، جلوگیرى از اینها؛ اسمش جلوگیرى از آزادى نیست و اسمش اختناق نیست. اسمش عمل کردن به نفع خود جوانهاست. در طول این مدتى که این سلسله خبیث در ایران حکومت کردند، یک چیزها آزاد بود؛ هر که هر کارى دلش بخواهد بکند، دخالت در امور مملکتى و دخالت در سرنوشت خود کشور نباشد، هر کارى مىخواهند بکنند. دامن هم به آن مىزدند! مراکز فحشا در شهرهاى بزرگ، و خصوصاً در تهران از همه جا بیشتر- از مراکز صلاح بسیار بیشتر- بود. مىگفتند که مشروب فروشى بیشتر از کتابفروشى است! مراکز قمار، مراکزى که مهیا مىکردند براى اینکه بچهها را به فحشا بکشند، دخترها و پسرها را به فحشا بکشند، اینها آزاد. دامن هم به آن مىزدند؛ وسائل هم برایش فراهم مىکردند؛ تبلیغات هم از همه طرف مىکردند. از تلویزیون تبلیغ مىکردند. از رادیو تبلیغ مىکردند. از مجلات از روزنامهها تبلیغ مىکردند. گفتههایشان این طور بود؛ نطقهایشان این طور بود. این تبلیغات آزاد بود، و جوانهاى ما را فاسد کرد، لکن یک قلم که بتواند یک کلمه راجع به گرفتاریهاى ملت بنویسد آزاد نبود. یک زبان که بتواند یک کلمه راجع به مقدرات مملکتش صحبت بکند آزاد نبود. اگر یک کلمه بر خلاف آن چیزى که آنها دلشان مىخواست از کسى صادر مىشد، سرنوشتش به دست ساواک بود و به آن بساط.
به اعتقاد امام راحل ریشه انتقادهاى مخالفین به یک نقطه واحد بر می گردد: وقتى ریشه انتقاد را بررسى بکنید، مىبینید که ریشه انتقاد برمىگردد به اینکه اگر این درست بشود، بر خلاف امپریالیسم [است]! بر خلاف مقاصد آنهاست. ریشه این است، لکن در لفظ، جور دیگر جلوه مىدهد. الآن ما گرفتار یک همچو مسائل هستیم، و جوانهاى ما هم گرفتار این وابستگى به غرب را دارند. ما باید همه دست به دست هم بدهیم و این گرفتارى را بیرون کنیم. غرب را فراموش کنید. من فکر مىکردم که اگر ما بتوانیم یک دیوارى مثل دیوار چین بین شرق و غرب بکشیم، بین ممالک اسلامى و چه بکشیم، دیوار زمینى و هوایى که مملکت ما از دست آنها نجات پیدا کند، و ترقیاتشان را هم ما عذرش را بخواهیم، به نفع ما بیشتر است. حتى آنهایى که به اسم «ترقى» به ما مىدهند.
سخنان امام راحل از سال ۸۸ و همزمان با ادعاهای ضدانقلاب داخلی و منحرفین درباره "آزادی" بار دیگر نو و تازه شده است؛ انگار که امام(ره) در واکنش به ادعاهای این جریان ها سخن گفته اند.
ایشان در آن سخنرانی در در جمع دبیران انجمن اسلامى آذربایجان شرقى (اصلاح فرهنگى)، مرز اختناق و آزادى را این گونه تشریح می کنند: اختناق این است که قلمهایى که بخواهند به نفع یک کشورى، به نفع کشور شما، به نفع اسلام شما، به نفع ملت شما، به کار برود جلویش را بگیرد. اگر چنانچه یک چیزى که بر ضرر جامعه ما هست، بر ضرر نهضت ما هست، بر ضرر کشور ما هست، توطئه در کار باشد، جلویش را بگیرند، این اسمش اختناق نیست. این اسمش جلوگیرى از فساد است. این دو تا را باید این دو مرز را از هم جدا کرد. جلوگیرى از فساد، آزاد قرار ندادن جوانها را در اینکه در این مراکز فحشا وارد بشوند، هروئینى بشوند، تریاکى بشوند، به فحشا وارد بشوند، قمار باز بشوند، و امثال ذلک، جلوگیرى از اینها؛ اسمش جلوگیرى از آزادى نیست و اسمش اختناق نیست. اسمش عمل کردن به نفع خود جوانهاست. در طول این مدتى که این سلسله خبیث در ایران حکومت کردند، یک چیزها آزاد بود؛ هر که هر کارى دلش بخواهد بکند، دخالت در امور مملکتى و دخالت در سرنوشت خود کشور نباشد، هر کارى مىخواهند بکنند. دامن هم به آن مىزدند! مراکز فحشا در شهرهاى بزرگ، و خصوصاً در تهران از همه جا بیشتر- از مراکز صلاح بسیار بیشتر- بود. مىگفتند که مشروب فروشى بیشتر از کتابفروشى است! مراکز قمار، مراکزى که مهیا مىکردند براى اینکه بچهها را به فحشا بکشند، دخترها و پسرها را به فحشا بکشند، اینها آزاد. دامن هم به آن مىزدند؛ وسائل هم برایش فراهم مىکردند؛ تبلیغات هم از همه طرف مىکردند. از تلویزیون تبلیغ مىکردند. از رادیو تبلیغ مىکردند. از مجلات از روزنامهها تبلیغ مىکردند. گفتههایشان این طور بود؛ نطقهایشان این طور بود. این تبلیغات آزاد بود، و جوانهاى ما را فاسد کرد، لکن یک قلم که بتواند یک کلمه راجع به گرفتاریهاى ملت بنویسد آزاد نبود. یک زبان که بتواند یک کلمه راجع به مقدرات مملکتش صحبت بکند آزاد نبود. اگر یک کلمه بر خلاف آن چیزى که آنها دلشان مىخواست از کسى صادر مىشد، سرنوشتش به دست ساواک بود و به آن بساط.
به اعتقاد امام راحل ریشه انتقادهاى مخالفین به یک نقطه واحد بر می گردد: وقتى ریشه انتقاد را بررسى بکنید، مىبینید که ریشه انتقاد برمىگردد به اینکه اگر این درست بشود، بر خلاف امپریالیسم [است]! بر خلاف مقاصد آنهاست. ریشه این است، لکن در لفظ، جور دیگر جلوه مىدهد. الآن ما گرفتار یک همچو مسائل هستیم، و جوانهاى ما هم گرفتار این وابستگى به غرب را دارند. ما باید همه دست به دست هم بدهیم و این گرفتارى را بیرون کنیم. غرب را فراموش کنید. من فکر مىکردم که اگر ما بتوانیم یک دیوارى مثل دیوار چین بین شرق و غرب بکشیم، بین ممالک اسلامى و چه بکشیم، دیوار زمینى و هوایى که مملکت ما از دست آنها نجات پیدا کند، و ترقیاتشان را هم ما عذرش را بخواهیم، به نفع ما بیشتر است. حتى آنهایى که به اسم «ترقى» به ما مىدهند.
- ۹۰/۰۴/۰۴